فانوس-6

اگر من یک حصار کشیدم و گفتم فقط اندیشه من درست ترین اندیشه جهانست و همه اندیشه ها غلط.غرور را بیدار کردم در درونم.اگر اما  من فکرم و اندیشه ام را ارائه دادم و بی کلک و با خلوص باشد دیگری تفکر دارد و بینش.اما اگر من در بستم.و غرور گفتم بقیه تفکر ندارند یعنی من قفلی زدم بر تفکر خودم.و حصار کشیدم.اما بر خورد متواضعانه برخورد با منش پهلوانی بهتر از قهرمانیست قهرمان شدن یک امر هست پهلوان شدن امری دیگر.اما اینکه دیگری در را بست بر روی من قفل زد رو حصار قبیله ای افتاده. و نمودار روشنایی را حصار کشیده.نو شدن یعنی افکارم را آپدیت مرتب کنم در همان کلام با نو شدنی از آن کلام که بذر نو شدن مرتب آن ماحصل همان بذر در نمودار بازخورد در  همه زمانها باشد.همان بذرست اما بذری نو به نو در رشد همان بذر.اگر برخورد قهر آمیز خساست وار بد اندیشی یا اندیشه تو با من فرق دارد تو مرا اذیت میکنی قفل بزنم.یعنی من تحمل مصیبت و زجر را ندارم و آسایش حصاری را خواستارم.اما اگر این بذر نمودار درون دیگری که تو آن اندیشی من این اندیشم من این گویمو تو آن گویی من و گفتمان شکل گیرد.دیگر قرار نیست من یا تو برنده بشویم قرار هست تفکر ما بدون رقابت زمینی جنبه حقیقت و روشنایی آسمانی را بگیرد.زیرا جلال و عظمت خداوند را  در جلال آن و عظمت آن روشن بینانه با هم تفکر و گفتمان میکنیم.مسیر هموار خیلی قشنگه اما شکننده میشویم اما مسیر سخت استقامت را بالا برده و درونمان را قوی میکند که نشکنیم که نبریم که زود قضاوت نکنیم که در پر قو باشیم و بگیم تو هم رو خشت سنگ مثل من باش من قو اندیشم تو سنگ  افتادی من لگدم بهت بزنم.آفرین خیلی برنده شدید آفرین خیلی قشنگ نمودار کردید آفرین خیلی قشنگ نجات بخشی کردید آفرین امنید آفرین امنیت را زمینی دیدید اما امن ترین نقطه برای انسان خداوند هست.دستانت را باز کن آغوش آسمان زیباترین آغوش الهی هست از پروازی مطمئن به سمت ملکوت بی زوال الهی.

فانوس-5

افکار بدخواهانه شما را به تله میندازند و افکار بدخواهانه پا پس میکشند.زیرا آنها برای جان و ارزش انسانی ارزشی قائل نیستند زیرا از شما بازخورد منافعی دارند.اما مسیر خدا را رفتن  یعنی اگر من در تله ای بیفتم خداوند آن تله را باز یا اگر حکمت در آن از  عاقبت بخیری باشد پرواز به ملکوت هست.رفتن به سرای بی زوال که در آن از آنچه کردیمو  آنچه بد خواستیمو .آنچه خوب خواستیمو آنچه خوب کردیم پاداش هست.افراد تاریکی آن سمت را  باور ندارند اما هراس و وحشت آن سمت را دارند.زیرا  میبینند یا ندیدند سمت چشم را.سمت  برخورد را.سمت باز بینی را.چون از بینایی برخوردار نیستند هیچ چی را نمی بینند.بینایند اما کور باطنیند.گوش دارند اما کر باطنی هستند ممکنست کسی روشن دل باشد و نبیند اما در حس صد برابر قویتر شده باشد.کسی ناشنوا باشد اما حرکات دست و صورت را بهتر بداند یا به زبان آن آشنایی پیدا کند.اما وای بر کور باطنی و کری باطنی .ادمهای بد بدنبال نقطه سیاه برای گرفتاری دیگران می اندیشند و افراد صالح بدنبال نقطه روشنایی.یا زمینه ساز آن میشوند یا روشنایی را بخوبی درک میکنند.پس همیشه از خدا بخواهید خداوند اجر شما را بدهد و در مسیرتان صالحین و خیر اندیشان را قرار دهد و اگر بد اندیشان و بد کرداران در مسیر شما قرار گرفتن سعی در  روشنایی بخشیدن کنید نگید فلانی دیگر فایده ندارد.زیرا چه کسی میداند که حکمت ها چگونه چجوری و چطوری میشود.هر تاریکی میتواند روزنه روشنایی را به وسیله حکمت الهی از وسیله انسانی در دیگری رشد بذر نیکو دهد.زیرا اگر در را بستید و قفل زدید و نوشتید دیگری بی فایدست  یعنی در غرور خفته اید زیرا خداوند خواهان بازگشت تاریک ترین تاریکیها به سمت روشنایی هست دست اتصال به رشته محکم الهی باشید نه قطع کننده زنجیره رحمت الهی.

فانوس-4

فکر منافع زمینی یا اصطلاحن فکر جهت دار قطب زمینی منافعی راهبردی در امورات دیکته ای و امورات نموداری بدخواهی فکریست که در گروی بدی رشد میکند از سمت اموراتی که در زمین به سمت منافع خدمت به امورات تاریکیست.یعنی برای فلانی چه اتفاق بدی میتواند بیفتد که به امور منافع زمینی کمک کند یا انتظار اتفاق یا بد آمد برای شخصی در گروی پیشبرد اهداف منافع زمینی.اما فکر خدایی خیر اندیش هست خوبی و  خیرخواهانه بدنبال اینست که نجات بخشی از نور روشنایی خدا را برای دیگری نمودار کند دیگری را اذیت نکند زخم زبان نزند خساست روحی نداشته باشد.جای خدا تصمیم نگیرد  که چه کسی چگونه و چراست.خداوند ناظر و بینا بر تمامی امور از منظر بینایی  فرای فکر بشریت در سطح بیکران آنست.اگر چشم ما اگر گوش ما اگر فکر ما بسته شد به همه امور منافع درون مادی صرف و خودم را بکشم بالا به قیمت کشیدن پایین دیگران حس بسته میشود فکر بسته چشم بسته روح خسته حرف زدن زخم زبان میشود و جلوه بدی در  آدمی رشد میکند.برای انسان شدن باید سطح کمال روح و فیض یافتن آن از سخاوت خدا.و برکت خدا را خواستار شدن مرحم درد خداست.زیرا آنکه در سختی هست در آزمایش هست اما آزمایش الهی فرق دارد با شر بنی بشرانی که شر هستند.شریت یعنی  خدا را مد نظر نگرفتن.و خداوند طبق صبرش عدالتش مهربانیش سخاوتش.سخت تنبیه هم میکند.اما این تنبیه به صلاح خود شخص هست.زیرا آنقدر خشم خدا را در بیاورد که خدا یک درس حسابی به او بدهد.به او یعنی به آن دسته چه زیاد چه کم در شریت تاریکی.در صبر خدا.پس نگران بدی ها نباشید زیرا خداوند عادلترین صبور ترین به معنای صبر زیاد و بسیار  زمانبندی شده و درست عمل میکند.زمانی دست شما را میگیرد که همه دست شما را ول کنند.او شما را ول نمیکند اگر درست بشوید.زیرا اگر ظرفیت درونی من تاریک باشد و طلبکار چیزی درون ما نیست که بخواهیم به نمودار رشته و خواستن بر بیاوریم اما  درون کوله اگر در روح روشنایی و ذخیره از معنویت باشد همواره خداوند از ذخیره معنوی شما به شما گشایش را نشان خواهد داد.

فانوس-3

فکر درگیر امورات زمینی و فکر جهت دار منافع زمینی بینش زمینی وار پیدا میکند.فکر معنوی فکر خدایی همه چیز را سمت و هدایتش را خدا میداند.فکر روشن سمت روشنایی هست.فکری روشن هست که جهت سمتی باشد که به آن سمت خدا میگویند.آن موقع رفتارش سمت خدایی میگیرد کردارش.بینشش.حرف زدنش.خیر اندیشیدنش.همه سمت خوبی حرکت میکند.فکر کوچک بسته و فکر منافعی فکر دیکته ای به آن گفته میشود سمت دار زمینی.فکر منافعی فکر پیشبرد اهداف زمینی در گروی حرکتی زمینی هست و فکر سمت خدایی سمت حرکتی که خدا آن را برای او نمودار میکند.در آن حس هست.حسی از رشته الهی.که به آن سمت خوبی و سمت وسعت دریای بیکران ملکوتی از الهی شدن یا نمود پیدا کردن در رشد خوبیست.فکر  را از زبان  رفتار  و درون و بازخورد بیرونی درونی میتوان نمودارش را برای خداوند فقط ترسیم کرد که ناظر بر ترسیمی جلوتر از شما هست.اگر یک قدم رفتید خداوند صدها برابر آن قدم را  برای شما هموار کرده اما استقامت آن صبر و تحمل رنج این راه یعنی سر مقصود  روشنایی هست.فکر منافعی در مادیت در معنویت در برخورد در سوال در حرف زدن در همه چی  تاریکی دارد.اما فکر سمت روشنایی همیشه آن سخاوت خدا را درونش به مقدار کمال گرفتنش روشن نگه میدارد.فکر بسته از کوچکترین  خیر اندیشی و آرامش دادن و معنویت بخشیدن به دیگری کوتاهی میکند چون بذر خساست در آن رشد کرده بذر سخاوت روشنایی و بذر خساست تاریکیست در همه امور در دو قطب مثبت و منفی.مثبت سمت روشنایی و منفی سمت تاریکی.

فانوس-2

فکر منفی همه چیز را منفی مینگرد خوبی دیگران .مهربانی دیگران.حرف خوب دیگران.کار خوب دیگران.خدمات دیگران.خیرسانی دیگران.فکر منفی تاریکیست.بدبینی مد نظر تاریکی درون رشد میکند.بذر نیکو روشنایی هست.بذر روشنایی روشنایی بخشی میکند.و بذر تاریک تاریکی را نمودار میکند.شما یک اصل محوله درونی دارید که برونتان رشد میکند و آن مد نظر گرفتن خداوند در همه امورات هست.خداوند بسیار  سخاوتمند هست.اگر بازخورد ظرفیت های تاریک نمودار برایتان شود که بندگان خدا چگونه اند شما سمت روشنایی بخش آن دسته انسانها را ندیدید.زیرا اگر در سختی هستید.این گشایش را از خدا باید بخواهید .که اصطلاحن دست خدا نامیده میشود یاری خدا یعنی من تبلور روشنایی بخشی را درونم تقویت میکنم و از خداوند هست که پاسخ آن را از بازخورد رفتار و کردارتان به شما بدهد از بنده بازخورد خواستن یعنی  رشته کار را به بنده گره زدن رشته محکم خداست که باز کننده همه گره های کور زندگیتان هست در بازخورد رفتار و عملکرد شما زیرا ناظر بر تمامی زندگانی رفتار بینش تفکر عملکرد و زندگیتان هست.پس خداوند  را خواندن یعنی خداوند مد نظر شما میشود که تمامیه کوه های ایجاد شده را  بشکند تا گوهر خلوص شما در کوله بار شما ماحصل برداشت از کاشتن آنچه کردید شود.و خداوند بسیار   دقیق و بسیار حساب شده کار شما را درست و پیش میبرد.