این ادعا که "مرقس جزء هفتاد شاگردی بوده که مسیح آنها را برای تبلیغ، اعزام فرموده است" نیز نمیتواند قابل قبول باشد. دلیل دانشمندان در رد این ادعا در وهله اول آن است که هیچ شاهدی بر این مدعای مسیحیت سنتی وجود ندارد. گذشته از این، ائوسبیوس مورخ شهیر کلیسا در قرن چهارم، در کتاب تاریخ کلیسا (1، 12) به روشنی اظهار میدارد که نام هفتاد شاگردی که مسیح اعزام فرمود مشخص نیست. (1، 12، 1)
مهمتر آنکه وی، نام چند نفر را که در سنت، جزء این هفتاد شاگرد شمرده شدهاند، ذکر میکند (1، 12، 1 – 3) اما نامی از مرقس نمیآورد، حال آنکه مرقس به واسطه انتساب انجیل دوم به وی دارای جایگاه بسیار ویژهای بوده است و اگر هر گونه احتمالی در این مورد وجود داشت، بیتردید میبایست ائوسبیوس به آن بپردازد.
از نگاه مسیحیان، هیچ دلیلی وجود ندارد که نویسنده انجیل دوم را کسی جز یوحنای مرقس بدانیم.[11] مسیحیان سنتی برای اثبات این مدعا، دلایل متعددی را نیز ارائه کردهاند که در اینجا به اختصار به برخی از مهمترین آنها خواهیم پرداخت:
1.در ابتدای این انجیل، نام مرقس به عنوان نویسنده، درج شده است.
2.کلیسای نخستین، به اتفاق نظر بر این باور بودهاند که این انجیل به وسیلهی مرقس نگاشته شده است
وقتی به انجیل مرقس نگاه میکنیم، در مییابیم که این انجیل به معجزات عیسی مسیح زیادتر از موعظههای او اشاره میکند. یقینأ عیسی مسیح مرد عمل و قدرت بود و فقط صرف سخن نمیگفت. عیسی مسیح معجزه میکرد تا به مردم ثابت کند که کیست و شخصیت الهی خود را به شاگردان خود نمایان سازد. زمانیکه عیسی اراده میکرد که معجزه کند، آنچه میگفت انجام میشد.