زمانیکه پولس و برنابا، بعد از دیدارشان از اورشلیم، به انطاکیه بازگشتند، مرقس نیز آنها را همراهی کرد. در سفر نخست پولس و برنابا، مرقس دستیار و مشاور پولس بود.[۵] اما آنان را در پمفیلیه ترک کرد و به اورشلیم بازگشت. پولس با همراهی مرقس در دومین سفر بشارتی مخالفت کرد[۶] و برنابا از همکاری با پولس دست برداشت.[۷] برنابا مرقس را که پسرعمویش بود برداشت و به سمت قبرس رفت.[۸] در نامه پولس به کولسیان که از روم نوشته شد، پولس از طرف مرقس سلام رساند و از کولسیان خواست که اگر مرقس به نزدشان آمد، او را به گرمی بپذیرند.[۹] پولس در پایان زندگی، مرقس را از نیکان دانست و اعتماد خود را نسبت به او بیان داشت.[۱۰] او نویسنده دومین انجیل بود، انجیل مرقس کمی قبل از ویرانی اورشلیم در سال ۶۰ پس از میلاد نگاشته شدهاست. مرقس پس از نگاشتن انجیل، برای تبلیغ مسیحیت به اسکندریه مصر رفت تا آنان را از پرستش خدایان باستانیشان بازدارد. در سال ۶۷ میلادی، مصریان او را کشتند و پیکرش را سوزاندند.