در گاتاها، زرتشت هرگز مردان را به تنهایی مورد خطاب قرار نمیدهد. معمولاً از کلمات خنثی استفاده شده یا زنان و مردان در کنار یکدیگر مورد خطاب واقع شدند. بنا به گفته هینتس، این «برابری جنسیتی در پیام، ظاهری مدرن به این دین باستانی دادهاست.»[۱۲۱] با این حال، «اهورامزدا» کلمهای مذکر است؛ زرتشت او را پدر امشاسپندان خواندهاست، از جمله پدر سپنتا آرمیتی (سپندارمذ) که امشاسپندی مؤنث است و نامش با زمین گره خورده. این جنسیت در سطح ایزدی بیش از هرچیز توسط یک نیایش پهلوی بازتاب داده شدهاست: «مادر من سپندارمذ است و پدرم اورمزد.» اشه و اَشَوان الفاظی خنثی هستند.[۱۲۲]
گاتاها (و بهطور کلی اوستا) زنان را از نظر عاملیت اخلاقی و دینی با مردان در یک مرتبه برابر قرار دادهاست. در لهجه گاتی اوستایی، زن jaini است و مرد nar؛ این دو کلمه معمولاً در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند، مانند یسنه ۵۳٫۶ که «مردان و همینطور زنان» به کار رفتهاست. همچنین، gənā یک مرتبه[و ۱۱] در کنار nar (مرد) استفاده شدهاست
در گاتاها اشاراتی وجود دارد مبنی بر اینکه انسان، در روز رستاخیز، برای اعمال بازخواست خواهد شد. هرچند این اشارات، نسبتاً اندکند و بعدها در اوستای متاخر و متون پهلوی توسعه یافتهاند. زرتشت در یسنه ۳۱ از اهورامزدا میپرسد که «چگونه گذشت و چگونه خواهد گذشت؟ اَشَوَنان و پیروان دروج را چه پاداشی در دفتر زندگانی نوشته خواهد شد؟» عباراتی مانند «گرو دمانه» (سرای سرود)، «دمانه ونهیوس مَنَنهو» (سرای منش نیک) و انهیوش وهیشته (بهترین موجودیت) به نظر میرسد به پاداشهایی که در انتظار آنان پیروان نیکی است، اشاره داشته باشد. در تضاد با اینها، به «دروجو دمانه» (سرای دروغ) هم اشاره شده که سزای کسانی خواهد بود که اعمال زشتشان بیش از کارهای نیکشان باشد
از پلی با نام چینود (چینوَتو پرتو) هم در گاتاها یاد شدهاست که در اوستای متاخر و متون پهلوی با جزئیات بیشتر توصیف شدهاست. با این حال نمیتوان با قطعیت گفت که فرجامشناسی که در گاتاها توضیح داده شدهاست، مربوط به داوری اشخاص اشاره دارد، یا داوری جهانی. سروش ایزدی است که در گاتاها با داوری نیکان و شریران مرتبط دانسته شدهاست
یکی از واضحترین عبارات فرجامشناسانه گاتاها، سوشیانت است. این عبارت را در ابتدا احتمالاً به خود زرتشت اطلاق میکردند. در گاتاها به آهن گداخته هم اشاره شدهاست که البته در فضای سرودههای زرتشت مشخص نیست به چه موضوعی اشاره دارد. در نوشتههای پهلوی که دربارهٔ رودی از آهن گداخته نوشتهاند که نیکان به آسانی از آن عبور میکنند که احتمالاً برپایه همین اشارهاست. همچنین مشخص نیست که به اندیشه بازخیزش مردگان از مرگ در زمان سرایش گاتاها وجود داشتهاست، یا خیر. لومل معتقد است که یسنه ۳۰٫۷ و ۳۴٫۱۴ به همین موضوع مربوط هستند. زرتشت در یسنه ۳۴٫۱۴ از بخشیده شدن پاداشی آرمانی به «تن و جان» پیروان منش نیک (وهومنه) و اشه سخن راندهاست