راه نیکو فرصتی هست که انسان در آن بذر نیکویی را میکارد و برداشت آن تفکر انسان هست.آنی که خود را بخواب بزند زیر بار طبل و شیپور هم بیدار نمیشود.و آنی که بیدار فکری باشد در آن بذر رشدو نمود پیدا میکند.زیرا بار فکر منفعت طلبانه و فکر بداندیش.و تفکر خشک نهال تازه رشد نمیکند. زیرا روزنه درون آن تاریکیست.مگر اینکه معجزه ای اتفاق بیفتد و ذهن سر ریشه کم بذر را در خود تقویت کند.زیرا فکر منافعی و وابسته رشد زمینی دارد اما در بذر مادی و نمودار سراب زمینی.زمین و آسمان دو نمودار کوله ای هست که در آن چه چیزهایی را میشود با خود برد محبت به دیگران.خوبی.بخشش.سخاوت.و بذر تاریکی نفرت.حسد.غرور کاذب.نیرنگ.منافع فکری زمینی.آری اینها نمودار بطالت و تاریکیست زیرا بذر خوب رشد نمودارش نیکوست. و بذر بد تاریک و سیاه.سیاهی درون انسان را خشک میکند.و روشنایی درون انسان به بذری دیگر مبدل میشود که در آن بذر نیکویی دیگر بذر ها را ببار می آورد.فرصت زندگی زمینی چقدر هست.اگر کسی از درد دیگری از زخم دیگری مرحم نشود زخم بشود بدترست.زیرا مرحم شدن خود هنر والای روح متعالی بسمت روشنایی هست.والا از خوشحالی زجرو رنج دیگری فکر سادیسم وار رشد میکند.زندگی منافعی و شخصی عمل بذر حصار دور خود هست این حصار اگر چه امن بنظر میرسد اما با کوچکترین باد و خزانی بر باد میرود زیرا زیر سایه قدرت خدا نیست.و بسته به تفکر من و منیت ساخته شده من برتر من قویتر.من و منهای دیگران میشود زندگی ماشینی یا چرخ دنده ای زیر بار اقتصاد جهانی.سایه معنویت آن خشک میشود.اگر در آن بذر ایمان نباشد.