هر گاه کسی به رخسارهٔ شما سیلی بزند رخسارهٔ دیگر را برای او بگیرید تا سیلی بزند
بدی را به بدی جزا ندهید زیرا این کاری است که بدترین همهٔ حیوانات میکند.
لیکن بدی را به خوبی مجازات کنید و دعا کنید به جهت کسانی که شما را دشمن میدارند
آتش به آتش خاموش نمیشود؛ بلکه با آب خاموش میشود، از برای این میگویم شما را که به بدی غلبه منمایید بر بدی؛ بلکه به خوبی غلبه نمایید.
همچنین واجب است بر شما که خوبی کنید با همه
حق میگویم به شما، به درستی که خدمتکاری که به دنبال خشنود نمودن آقای خود میباشد، جامهای نمیپوشد که نفرت نماید از او آقای او
جامههای شما همان ارادت و محبت شماست
پرهیز کنید در این صورت از این که اراده نمایید یا دوست بدارید چیزی را که پسندیدهٔ خدای پرورگار ما نیست
در این وقت، نگارنده پنهانی از یسوع با اشک چشم پرسید: ای آقا، آیا مرا شیطان فریب خواهد داد؟ آیا من رانده خواهم شد؟
پس یسوع در جواب فرمود: «اندوه مکن ای برنابا، زیرا آنان را که خدای پیش از آفرینش جهان برگزیده، هلاک نخواهند شد. چهره تابان باش؛ زیرا نام تو در سفر زندگانی نوشته شدهاست.
پس تسلی داد یسوع شاگردان خود را و فرمود: «مترسید؛ زیرا آن که مرا دشمن میدارد محزون نمیشود از کلام من؛ چه، نیست در او شعور الاهی
پس برگزیدگان به سخن او تسلی یافتند.
یسوع به سوی دریای جلیل رفت و در کشتی نشست، سفر کنان به سوی شهر خود ناصره.
پس اضطراب عظیمی در دریا پدید آمد تا حدی که کشتی مشرف به غرق شد.
در این وقت یسوع در جلوی کشتی در خواب بود
شاگردانش نزدیک او شدند و او را بیدار کردند و گفتند که ای آقا، خود را برهان؛ زیرا ما هلاک میشویم.
احاطه کرد آنها را خوف عظیم، به سبب باد تندی که مخالف بود و خروش دریا.
پس یسوع برخاست و متوجه کرد چشمهای خود را به سوی آسمان و گفت: «یا الوهیم ال صباؤت، رحم کن بر بندگان
چون یسوع این بفرمود، فوراً باد آرام گرفت و دریا ساکن شد.
ملاحان بیتاب شدند و گفتند که این چه کسی است که حتی دریا و باد اطاعت او میکنند؟
چون کشتی به شهر ناصره رسید، ملاحان در شهر نشر دادند همهٔ آنچه را که یسوع کرده بود.
کاتبان وعالمان پیش روی یسوع ایستادند و گفتند: هر آینه به تحقیق شنیدهایم چه بسیار کارها که در دریا و یهودیه کردهای؛ پس در حال بیاور ما را معجزهای از معجزات، این جا در وطن خود