در مورد کار و نیاز مالی نبی الله داود(علیهالسلام)،امام صادق(علیهالسلام) می فرمایند: خداوند به حضرت داود(علیهالسلام) وحی کرد: «نِعْمَ الْعَبْدُ اَنْتَ اِلّا اَنّکَ تأکُلُ مِنْ بیتِ المالِ؛ تو نیکو بندهای هستی، جز این که هزینه زندگی خود را از بیت المال تأمین می کنی.»
حضرت داود که به مسأله جهاد و دفاع، اهمیت بسیار می داد، در این فکر بود که وسیله دفاعی رزمند گان در عین آن که آنها را حفظ می کند، نرم و استفاده از آن آسان باشد. همین مطلب را از خداوند خواست.خداوند آهن را مانند شمع و موم برای حضرت داود(علیهالسلام) نرم کرد، و او از این موهبت کمال استفاده را در زره سازی نمود.و از بیت المال بی نیاز گر دید.
گویند داود(علیهالسلام) نوزده پسر داشت که هر یک داعیه ملک داشتند، حق سبحانه نامه اى مهر کرده از آسمان فرستاد که در آن چند مسئله طرح شده بود و فرمود هر یک از اولاد تو این مسائل را پاسخ دهد بعد از تو وارث ملک باشد. داود، فرزندان را جمع کرد و اخیار و اشراف را حاضر گر دانید و مسئله ها را بر فرزندان عرض فرمود تا جواب گویند.اولاد آن حضرت از جواب عاجز آمدند، اما سلیمان همه سوال ها را جواب داد و چون پاسخ های سلیمان موافق کتاب منزل بود، اکابر بنى اسرائیل به فضل و کمال سلیمان معترف شدند و داود ملک را به او تسلیم کرد و دیگر روز وفات نمود و سلیمان بر تخت نشست. بنابر نقلى سلیمان در سن سیزده سالگى به وصیت پدر بجاى او نشست.
داود(علیهالسلام) کنیزی داشت که وقتی شب فرا میرسید همه در ها را قفل می کرد، و کلید های آنها را نزد داود(علیهالسلام) میآورد. شبی مردی را در خانه دید، پرسید: چه کسی تو را وارد خانه کرد؟ او گفت: «من کسی هستم که بدون اجازه شاهان بر آنها وارد میگردم.» داود(علیهالسلام)این سخن را شنید و گفت: آیا تو عزرائیل هستی؟ چرا قبلا پیام نفرستادی تا من برای مرگ آماده گردم؟ عزرائیل گفت: من قبلا پیامهای بسیار برای تو فرستادم. داود(علیهالسلام) گفت: آن پیامها را چه کسی برای من آورد؟ عزرائیل گفت: «پدرت، برادرت، همسایهات و آشنایانت کجا رفتند؟» داود(علیهالسلام) گفت: همه مردند. عزرائیل گفت: «آنها پیام رسانهای من به سوی تو بودند که تو نیز می میری همان گونه که آنها مردند.» سپس عزرائیل جان داود(علیهالسلام) را قبض کرد.بعد از مرگ داود پرندگان بسیاری با بال های خود، بالای سر جنازه اش سایه افکند ند. و چهل هزار نفر از علماء و اکابر بنى اسرائیل به جنازه اش حاضر شدند و جسد او را بر داشتند جنازه آن حضرت را در بیت المقدس در قریه داود بر کوه صیهون به خاک سپردند. از داود هجده فرزند باقی ماند و یک پسر از همسر اوریا که همان سلیمان نبی بود حکومت و مقام علم و نبوّت داود(علیهالسلام)از جانب خدا به او عطا شد.