امام‌ علی(ع) و حقوق‌ اقلیتها

«فان‌ ا بعث‌ محمداً(ص) لیخرج‌ عباده‌ من‌ عبادة‌ عباده‌ الی‌ عبادته‌ و من‌ عهود عباده‌ الی‌ عهوده‌ و من‌ طاعة‌ عباده‌ الی‌ طاعته‌ و من‌ ولایة‌ عباده‌ الی‌ ولایته»(12)

در دیدگاه‌ امام، انسان‌ها آزاد آفریده‌ شده‌ و همواره‌ باید مورد حمایت‌ سیاسی‌ قرار گیرند و مبارزه‌ در این‌ راه‌ با جهاد قهرآمیز و جنگ‌ با دشمنان‌ آزادی‌ و کرامت‌ انسان‌ها و ریشه‌کن‌ نمودن‌ عناصری‌ که‌ انسان‌ها را به‌ بند می‌کشند تمام‌ نمی‌شود. به‌ موازات‌ جهاد رهایی‌بخش‌ باید دست‌ به‌ جهاد بزرگتری‌ زد که‌ انسان‌ بتواند از طریق‌ آن، خود را از درون‌ رها و آزاد سازد و زنجیرهای‌ اسارت‌ را از دل‌ و فکر خویش‌ بگسلد و خود را از عبودیت‌های‌ و وابستگی‌ها و دلدادگی‌هایی‌ که‌ صبغة‌ شرک‌ دارند آزاد نماید. این‌ هدف‌ و سیاست‌ کلان‌ در مورد همه‌ انسان‌ها صادق‌ است‌ و اقلیت‌های‌ دینی‌ بخشی‌ از این‌ برنامه‌ انسان‌ساز می‌باشند. امیرالمؤ‌منین‌ علی(ع) در یکی‌ از خطبه‌های‌ خود فرمود:

«فان‌ ا بعث‌ محمداً(ص) لیخرج‌ عباده‌ من‌ عبادة‌ عباده‌ الی‌ عبادته‌ و من‌ عهود عباده‌ الی‌ عهوده‌ و من‌ طاعة‌ عباده‌ الی‌ طاعته‌ و من‌ ولایة‌ عباده‌ الی‌ ولایته.»(13)

هدف‌ انبیأ رهایی‌ انسان‌ها از ولایت‌ غیر خدا بوده‌ است‌ و پیامبر اسلام‌ نیز در همین‌ راستا مبعوث‌ شده‌ است. او آمد تا انسان‌ها را از بردگی‌ و بندگی‌ غیرخدا آزاد سازد و از اطاعت‌ غیرخدا به‌ اطاعت‌ خدا فرا خواند. اما در راستای‌ فرمان‌ الهی: «لا تتخذوا اولیآء من‌ دون‌ ا» زمام‌ زندگی‌ خود را به‌ غیر خدا نسپارید و به‌ کسانی‌ که‌ قصد به‌ عبودیت‌ کشاندن‌ شما را دارند راه‌ و امان‌ ندهید «ان‌ عبدت‌ بنی‌اسرائیل» (شعرا/ 21) اقلیت‌های‌ دینی‌ را تحت‌ حمایت‌ قرار داده‌ و هرگز به‌ افتادن‌ آنان‌ در ورطه‌ عبودیت‌ حتی‌ مسلمانان‌ نیز رضا نمی‌دهد و از مبارزات‌ آنان‌ در راه‌ رسیدن‌ به‌ کرامت‌ انسانی‌ و رهایی‌ از طاغوت‌های‌ زمان‌ خود حمایت‌ می‌کند.

این‌ سخن‌ تاریخی‌ امام: لا تکن‌ عبد غیرک‌ و قد جعلک‌ ا حراً(14) توصیه‌ بر اقلیت‌های‌ دینی‌ هم‌ هست‌ که‌ حتی‌ در چتر حمایتی‌ مسلمانان‌ و حکومت‌های‌ اسلامی‌ نیز به‌ ورطه‌ دچار نیایند.

منشور ماندگار امام‌ که‌ در جمله‌ کوتاه: «الناس‌ کلهم‌ احرار»(15) خلاصه‌ گردیده‌ گسترة‌ مخاطبینش‌ اقلیت‌های‌ دینی‌ را نیز شامل‌ می‌گردد.

امام‌ براساس‌ اصل‌ اسلامی‌ «لا اکراه‌ فی‌ الدین» هنگامی‌ که‌ در پاسخ‌ رسمی‌ به‌ درخواست‌ جمعی‌ که‌ از امام‌ انتظار کار اجباری‌ داشتند این‌ بخشنامه‌ را صادر فرمود که: «انی‌ لا احب‌ ان‌ اکره‌ احداً‌ علی‌ ما یکره» سیاست‌ کلی‌ حکومتش‌ را نسبت‌ به‌ همه‌ کسانی‌ که‌ در قلمرو وسیع‌ حکومتش‌ زندگی‌ می‌کردند و از آن‌ جمله‌ اقلیت‌های‌ دینی‌ مشخص‌ فرمود که‌ هیچ‌ فردی‌ به‌ انجام‌ کاری‌ که‌ دوست‌ نمی‌دارد مجبور نمی‌شود. بی‌گمان‌ در مفهوم‌ عمیق‌ این‌ سخن‌ عنصر عقلانی‌ کاملاً‌ نهفته‌ است‌ و انسان‌ هرگز نسبت‌ به‌ انجام‌ وظایفش‌ کوتاهی‌ نمی‌کند و خود را در اعمال‌ و افکار غیرعقلانی‌ آزاد نمی‌بیند و اسلام‌ هرگز برای‌ این‌ نوع‌ آزادی‌ احترام‌ نمی‌گذارد. چنانکه‌ مفهوم‌ اصل: «لا اکراه‌ فی‌ الدین» و احترام‌ به‌ فکر و آزادی‌ عقیده، هرگز صحه‌ گذاردن‌ به‌ عقایدی‌ که‌ از راه‌ تقلید کورکورانه‌ و از طرق‌ غیرعقلانی‌ بر انسان‌ها تحمیل‌ می‌شود نیست.

ابراهیم‌ بت‌ها را می‌شکند و پیامبر اسلام‌ بت‌ها را به‌ بدی‌ یاد می‌کند و سرانجام‌ دستور سرنگونی‌ آنها را صادر می‌کند و هرگز خرافات‌ متکی‌ به‌ اوهام‌ و تقلید و تحمیل‌ را نمی‌پسندد. زیرا این‌ نوع‌ آزادی‌ و احترام‌ به‌ چنین‌ عقایدی‌ در حقیقت‌ اغرأ به‌ جهل‌ و نگهداشتن‌ انسان‌های‌ دربند، در اسارتشان‌ است.

افراد و گروه‌های‌ غیرمسلمان‌ که‌ خواهان‌ اقامت‌ در سرزمین‌های‌ اسلامی‌ می‌باشند می‌توانند با استفاده‌ از عقد قرارداد «ذمه» از مزایای‌ حقوقی‌ و آزادی‌های‌ شایسته‌ مقام‌ انسانی‌ آن‌ بهره‌مند گردند.

مقصود اصلی‌ از تشریع‌ این‌ پیمان‌ ایجاد محیط‌ امن‌ و تفاهم‌ و زندگی‌ مشترک‌ و همزیستی‌ مسالمت‌آمیز بین‌ فرقه‌های‌ مختلف‌ مذهبی‌ در داخلة‌ قلمرو حکومت‌ اسلامی‌ است. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد