امام حسین علیه‌السلام

بیت المال کوفه انباشته شده بود و یزید به جای نعمان بن بشیر انصاری که عزل شده بود ابن زیاد را از بصره به کوفه و برای آمادگی رویارویی با امام حسین(ع) فرستاد. بیت المال فراوان از دست نعمان ابن بشیر والی قبلی به دست یزید رسید و او کیسه های زر را برای خریداری سران سپاهی که با مسلم ابن عقیل بیعت کرده و علیه ابن زیاد بیرون آمده بودند را سرازیر کرد که آن افراد را از جانب مسلم به سمت خویش جدا کند. 

در زمان امام حسین(ع) مردم به سه گروه قابل تقسیم بودند، گروه اول کسانی بودند که نه به خاطر یزید بلکه به دلیل دنیاطلبی از یزید پشتیبانی کردند، گروه دوم کسانی بودند که بی طرف بودند و نوه پیامبر(ص) را تنها گذاشتند که آنان نیز مانند گروه اول گناهکارند و گروه سوم کسانی بودند که مخلصانه تا آخرین لحظه حیات خود در کنار امام حسین(ع) ماندند.

 مطلبی صریح درباره ارتباط یزید با کوفیان و وعده‌های مستقیم او به آنان در دست نیست و تا آنجا که از منابع معتبر سراغ داریم سخنی از سی هزار دینار یا مبلغی مشابه برای تطمیع کوفیان وجود ندارد، آنچه وجود دارد، خریدن اشراف قبایل و دادن وعده های مالی از سوی ابن زیاد است.

اصل مطلب در مورد دادن وعده پست و مقام و مبالغ هنگفت به مردم کوفه درست است و یزید در صدد بود به هر شکل ممکن مردم بخصوص کوفیان را علیه امام بشوراند 

 گزارشی منحصر به فرد در مقتل الحسین(ع) نوشته ابوبکر خوارزمی (م 568) آمده که «ابن‌زیاد گفت یزید دستور داده است حقوق و مزایای شما را صد در صد افزایش دهم» و اگر ابهامی در این عدد باشد، دلیلی بر ردّ اصل این مطلب نیست و شواهد و قرائن بر ریخت‌ و پاش یزید برای سرکوبی مخالفانی همچون امام حسین(ع) هیچ بعید نیست.

مطلبی صریح درباره ارتباط یزید با کوفیان و وعده‌های مستقیم او به آنان در دست نیست و تا آنجا که از منابع معتبر سراغ داریم سخنی از سی هزار دینار یا مبلغی مشابه برای تطمیع کوفیان وجود ندارد ولی همانطور که اشاره شد ابن‌زیاد برای خریدن اشراف کوفه و رؤسای قبایل به آنها وعده‌های مالی داد و از سوی دیگر آنان را به قطع حقوق و مستمری تهدید ‌کرد.

عواملی که فاجعه کربلا را ایجاد کرد فراتر از خریداری افراد و فریب با پول است و این موضوع تنها بخشی از عوامل است؛ اگر عامل ترس بر جان و مال درست است مهم‌تر از آن فرهنگ عمومی و تحول ارزش‌های دینی و دگرگونی آنهاست.

 بنابراین می‌توان گفت دادن 30 هزار دینار معادل 3 میلیارد تومان امروز به هریک از خواص کوفه از سوی یزید، صحیح نیست ولی این به معنای نفی اصل تطمیع کوفیان بخصوص بزرگان آنان نیست. البته یزید متهم اصلی واقعه کربلاست و اینکه بعدها خواست از آن شانه خالی کند و مسوولیت آن را بر دوش ابن‌زیاد بگذارد، فریب‌کاری و دروغی بیش نبود چه اینکه خود برای اولین بار به حاکم مدینه دستور داد از امام بیعت بگیرد و در صورت سرپیچی، او را گردن بزند.

................

پس از مرگ معاویه در ۱۵ رجب ۶۰ق، یزید به حکومت رسید[۱۶۵] و تصمیم گرفت از چند تن از بزرگانی که ولایتعهدی او را نپذیرفته بودند، از جمله حسین بن علی، به زور بیعت بگیرد،[۱۶۶] ولی حسین(ع) از بیعت خودداری کرد[۱۶۷] و همراه خانواده و یارانش در ۲۸ رجب، مدینه را به قصد مکه ترک کرد

او در مکه با استقبال مردم مکه و عمره‌گزاران روبرو شد[۱۶۹] و بیش از چهار ماه (از ۳ شعبان تا ۸ ذی‌الحجه) در این شهر اقامت گزید.[۱۷۰] در این مدت شیعیان کوفه که از بیعت نکردن سومین امام خود با خبر شده بودند، نامه‌هایی برای او نوشتند و به کوفه دعوتش کردند.[۱۷۱] حسین بن علی برای اطمینان از همدلی مردم کوفه و جدیت دعوت‌شان، مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد تا اوضاع را به او گزارش کند، مسلم پس از مشاهده استقبال و بیعت مردم، امام حسین را به کوفه فراخواند[۱۷۲] و او نیز همراه خانواده و یارانش در هشتم ذی حجه از مکه به سمت کوفه حرکت کرد.[۱۷۳]

از برخی گزارش‌ها برمی‌آید که امام حسین از وجود توطئه‌ای برای کشتن او در مکه باخبر شده بود و از این رو برای آنکه حرمت مکه حفظ شود، از این شهر خارج شد و به سمت عراق رفت

برخوردهای سیاسی امام حسین (ع) و معاویه: خلافت معاویه از نظر امام حسین (ع) با دو اشکال عمده روبرو بود: نخست آنکه بنابر نظر پیامبر (ص) خلافت بر معاویه حرام بود. دوم اینکه معاویه در یک موقعیت بحرانی طبق عهدنامه‌ای به حکومت جهان اسلام رسیده بود و با زیر پا گذاشتن مفاد آن، در واقع مقام خلافت جهان اسلام را غصب کرد؛ لذا امام حسین (ع) او را غاصب خلافت می‌دانست و بنابر نقل ابن اعثم کوفی، با وی بیعت نکرد. (ابن اعثم، 766 و 767 و 770 و 771). حتی هنگامی که معاویه، علی(ع) و امام‌حسن(ع) را ناسزا گفت، با اعتراض امام حسین(ع) روبرو گردید. (اصفهانی، 67). با توجه به زیر فشار بودن بنی‌هاشم و شیعیان و با وجود امام حسن (ع) تا سال 50 هجری گزارشی از رابطه امام (ع) با معاویه در منابع موجود نیست؛ لیکن پس از شهادت آن حضرت و به ویژه پس از شهادت حجر (یعقوبی، 2/163؛ مسعودی، 2/8؛ ابن اثیر، 5/304؛ طبری، 7/2817؛ دینوری، 272) به سال 52 هجری فعالیت سیاسی امام (ع) با دعوت مردم کوفه از آن حضرت مبنی بر قیام علیه معاویه و خلع او آغاز می‌گردد. بنابر قول یعقوبی معاویه هنگامی که حجر را به شهادت رساند، از روی افتخار و غرور خبر آن را چنین برای امام حسین (ع) گزارش کرد: «ای ابو عبدالله، دانستی که ما شیعیان پدرت را کشتیم، پس آنها را حنوط کردیم و کفن پوشاندیم و بر آنان نماز خواندیم و دفنشان کردیم


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد